«برای این حقیر و هرکسی که علاقهمند است، شهادت را بهعنوان آخرین پلّهی زندگی ما قرار بده. والسّلام علیکم و رحمة الله وبرکاته»
این آخرین جمله ای است که رهبر انقلاب در سخنرانی نخستین روز امسال در حرم مطهر رضوی فرمودند.
دو سه روز پیش بود که یکی از مداحان عزیز قمی میون دعا خوندن جمله ای گفت که به نظر حقیر بسیار بسیار تفکر برانگیز بود: «ما تا به حال ندیده بودیم آقا چنین دعایی کنند. نگران شدیم نکنه اتفاقی قراره بیفته».
خلاصه بدجوری رفته ام تو فکر!
راستی چرا آقا این جوری دعا کردند؟ اونم آخر سخنرانی؟ کدوم سخنرانی؟ سخنرانی اول سال که در واقع نقشه ی راه سال رو ترسیم میکنه؟
واقعا نگران کننده است. به خصوص وقتی که مثل بنده توی سایت آقا سرچ بفرمایید و ببینید که ظاهرا ادعای این مداح عزیز پربیراهه نیست.
حالا بگذریم از اینکه سرچ سایت آقا خیلی ضعیفه.
لااقل در چند سال اخیر که غالب یا حتی همه ی سخنرانیهای آقا رو پیگیری میکنم چنین جمله ای به گوشم نخورده؛ اصلا شاید بشه گفت قبل از این، شرایط گفتن چنین جمله ای نبوده. در هر صورت چند نکته ای به نظرم رسیده که گفتنش شاید خالی از لطف نباشه:
نکته ی اول
اگرچه ما هم بعد از شنیدن این دعا از آقا «نگران شدیم که نکنه اتفاقی قراره بیفته»؛ ولی این به این معنا نیست که الان اتفاقی نیفتاده و بعدا قراره یک اتفاقی بیفته. وقتی برخی مسئولین بلند پایه دولتی به جای پاسخگویی به مردم و حل مشکلات اونها به فکر استفاده ی حداکثری از زمان باقیمانده برای فربه کردن شکم مبارک هستند؛ از اون طرف برخی خواص و به خصوص «الأخصون من الخواص» یعنی شخصیت های تأثیرگذار در حوزه های علمیه، نگرانیشان مسائل خرد و نه کلان فرهنگی جامعه است و اقدام اثرگذاری در جهت اصلاح مدیران جامعه (با اینکه می توانند کارهای بسیار خوبی انجام دهند) انجام نمی دهند در حالی که درحالی که رهبر معظم انقلاب سال گذشته، بهبود اقتصاد را در شرایط کنونی راه اصلاح فرهنگ جامعه معرفی کردند. آیا اینجا هم می توانیم بگوییم شواهد به ما نشان می دهد که در آینده ای نزدیک قرار است اتفاقی بیفتد تا از حرفمان استشمام شود که هنوز اتفاقی نیفتاده است؟
نکته ی دوم
خوش به حال اون کسانی که وقتی این دعای آقا رو شنیدند با خودشون زمزمه کردند «یعنی میشه من هم جزو اون دسته کسانی باشم که دوست دارند شهید بشن و مشمول این دعا باشم؟»
خوش به حالشون...
نکته ی سوم
میشه گفت دعاهای رهبر از طرف دعا و درخواست از خداست و از طرفی هم درخواستی از ماست. این جمله نیز، هم دعاست و هم یک درخواست و بلکه دستور به ماست. البته برخی از ما از روی تنبلی فقط دوست داریم جنبه ی دعایی اون رو ببینیم. اما کسانی که منتظرند ببینند رهبرشون ازشون چی میخواد جنبه ی انشائی اون رو هم می بینند.
وقتی آقامون برای وجود مبارکش و یارانش شهادت رو طلب میکنه یعنی خواسته ی امروز آقا برای خودش و ما «شهادت طلبی» هست.
شهادت طلبی یعنی ایمان راسخ به خداوند متعال...
شهادت طلبی یعنی ایمان قوی به زندگی جاوید...
شهادت طلبی یعنی شوق به دیدار محبوب و خود را برای این دیدار آماده کردن.
نکته ی آخر
گفتنش سخته...
ولی من هم حس میکنم اتفاقاتی در آینده ای نزدیک در پیش است. تحلیل سیاسی نمیخوام بکنم. شاید هم این مطلب رو که تو سایت خامنه ای دات آی آر دیدم حسم تقویت شد:
« (علی خوش لفظ راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد») برای نخستینبار درهمراه با جمعی از نویسندگان دفاع مقدس میهمان رهبر انقلاب میشود. دو روز پس از این دیدار بود که رهبر انقلاب دو یادداشت را به عنوان تقریظ بر کتاب وقتی مهتاب گم شد مرقوم فرمودند. پس از نگارش تقریظ هم رهبر انقلاب در دیداری جداگانه میزبان علی خوشلفظ و خانوادهی محترمشان بودند. همچنین در بهمنماه 95 بود که حضرت آقا در تقریظ بر کتاب «آب هرگز نمیمیرد»از علی خوشلفظ و حمید حسام نام بردند تا اشارهای مجدد به کتاب وقتی مهتاب گم شد داشته باشند. با این همه اما گویی تأثیر کتاب و شخصیت راوی آن اندازه زیاد بود که در دیدار رهبر انقلاب با شاعران مذهبی سراو همچنین دیدار با دستاندرکاران راهیان نور، نامی از علی خوشلفظ و کتابش، به میان آمد و حتی لحظاتی رهبر انقلاب را تحت تأثیر قرار داد.»
کلیپ دیدار آقا با شاعران مذهبی سرا رو حتما ببینید.
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=35780
این جمله ی آقا تو اون دیدار دل نوازی میکنه:
« برای عبور از سیم خاردارهای دشمن باید از سیمخاردارهای نفس عبور کنی»
معنی این جمله چیه؟ چه معنایی داره آقای ما؛ که به فرموده ی اون عارف واصل نه تنها هوای نفس خود را مهار کرده بلکه « اصلا هوای نفس ندارد»، برای عبور از سیم خاردارهای نفس دعا کنه؟
نتیجه
ای کاش مجبور نبودم این نتیجه رو بگیرم...
آخه ماه ها و بلکه سال هاست نگران رسیدن به این نقطه از زندگی هستم.
بخواهیم یا نخواهیم ما داریم به نقطه ی رهایی نزدیک میشیم. نقطه ای که در اون باید از خودمون عبور کنیم و به جز خواست محبوب خواسته ای نداشته باشیم.
به نظر حقیر میرسه اون جوونایی که آرزو دارن سرباز آقا باشن (از جمله این حقیر کم نظیر!!! اگر لایق باشم) کار خیلی سختی در پیش دارن:
اگر یک روزی یار آقا بودن به شرکت در انتخابات، راهپیماییها و شعار دادن برای انقلاب بود...
اگر روزی یار و یاور آقا بودن به دشمنی کردن با آمریکا و اسرائیل و مخالفت با مذاکره با آمریکا بود ...
و همینطور اگر روزی یاری کردن آقا به کار فرهنگی کردن، کالای ایرانی خریدن، خوب درس خوندن، تبیین و روشنگری سیاسی کردن، با خونواده خوشرفتاری کردن و انجام دستورات آقا ولو به صورت ناقص و دل بخواهی بود...
امروز دیگه اینها کافی نیست.
امروز اگه میخوای اسمتو تو دفتر سربازای امام زمان بنویسند باید از سیم خاردارهای نفست عبور کنی.
«ان تنصروا الله ینصرکم» التماس دعا